پژوهشگاه فرهنگ و هنر
پژوهشکده فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی
Advanced Technologies & Artificial Intelligence
Research Institute

چکیده
هدف
به نظر می رسد پیشرفت های فنی مانند بلاکچین گام بعدی در دوره دیجیتال باشد و ممکن است شیوه تجارت ما را تغییر شکل دهد. انتظار می رود که در چند دهه آینده هم در کسب و کار و هم در جامعه تأثیر بگذارد. این مقاله با هدف ارائه بینش کلی در مورد فناوری بلاکچین و میزان تحول آن در سیستم حسابداری ارائه می شود.
طراحی / روش / رویکرد
با تجزیه و تحلیل نوشتار اخیر ، این مقاله یک نمای کلی از این پدیده ، شناسایی مسائل فنی و غیر فنی در حال بررسی را ارائه می دهد که باید مورد استفاده قرار گیرند تا از تمام ظرفیت های فناوری بلاکچین استفاده شود. این مقاله همچنین روشهایی را پیشنهاد می کند که در آن می تواند بعد کیفیت اطلاعات را بهبود بخشد.
یافته ها
در این مقاله چالش های معلق برای بلاکچین مانند مقیاس پذیری ، انعطاف پذیری ، معماری مناسب و امنیت سایبری مشخص شده است. علاوه بر این ، برای ادغام کامل فناوری بلاکچین در یک اکوسیستم حسابداری واقعی ، اجماع بین تنظیم کنندگان ، حسابرسان و سایر بخش ها مورد نیاز است.
اصالت / ارزش
یک نمای کلی از این پدیده جدید ، و همچنین خلاصه ای از چگونگی بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری ، ارائه شده است. با توجه به اینکه عناصری مانند تمرکززدایی و شفافیت را در خود جای داده است ، بلاکچین مسلماً توانایی بهبود کیفیت اطلاعات و حسابداری را دارد.
مقدمه و پیشینه
اینترنت ، یک شبکه پیچیده جهانی ، دنیای ما را تغییر داده و در نحوه تبادل اطلاعات انقلابی ایجاد کرده است. با این حال ، ثابت شده است که در بحث مبادله مقادیر ، استفاده کمی دارد. تکامل دیجیتال متوقف نشدنی که منجر به ایجاد بلاکچین شده است ، شبکه توزیع شده مبتنی بر نظیر به نظیر (P2P)می شود که تبادل ارزش را با ثبت و انتقال آن به روشی دستکاری نشده امکان پذیر می کند. در واقع ، به نظر می رسد بلاکچین گام بعدی در عصر دیجیتال است و انتظار می رود که تأثیری در تجارت و جامعه داشته باشد. بنابراین ، هم توجه دانشگاهیان و هم متخصصان را به خود جلب می کند.
بلاک چین یک دفتر توزیع شده دیجیتالی است که برای ثبت و به اشتراک گذاری اطلاعات از طریق یک شبکه P2P استفاده می شود. نسخه های یکسان دفتر با استفاده از امضای رمزنگاری شده (هش) توسط اعضای شبکه حفظ و تأیید می شوند ، و تراکنش های تأیید شده در بلوک هایی که اضافه شده اند به یک زنجیره زمانی بلوک های تأیید شده قبلی اضافه می شوند. هر بلوک جدید از نظر زمانی مشخص شده است (یک فرآیند رمزگذاری موقت که مربوط به ایجاد داده های جدید و غیر قابل تغییر است) و حاوی اطلاعاتی است که به بلوکی که قبل از آن است اشاره دارد و باید اطمینان حاصل شود که هر تلاشی برای تغییر زنجیره بلوک نیاز به تغییر بلوک قبلی دارد که با توجه به غیرمتمرکز بودن این فناوری ، کاری تقریباً غیرممکن است.
ویژگی اصلی بلاکچین تمرکززدایی است که به این دلیل اتفاق می افتد که رکوردها به جای اینکه در یک مکان واحد باشند در نود های مختلف ذخیره می شوند. آنها برای هر شرکت کننده مجاز قابل دسترسی هستند و غیرقابل تغییر می باشند. نتیجه نهایی یک روش بسیار کارآمد ، شفاف و ایمن در انجام معاملات است و به عنوان دفتری آنلاین عمل می کند که سوابق معاملات را ثبت می کند و قابل تغییر نیست.
اگرچه بلاکچین در ابتدا به عنوان فناوری مبنای ارز رمزنگاری شده بیت کوین به رسمیت شناخته شد ، توانایی آن در تبدیل پردازش پرداخت ، صورتحساب ، اطلاعات موجودی ، قراردادها و سایر اسناد دارای پیامدهای قابل توجهی برای حسابداری است.
چهار شرکت بزرگ حسابداری نیز علاقه خود را به فناوری بلاکچین ابراز کرده اند. در نتیجه ، چندین پروژه راه اندازی شده است. همکاری بین موسسات مالی و حرفه ای عمده منجر به ابتکارات مختلفی شده است که هدف آنها کشف پتانسیل این فناوری برای حسابداری و حسابرسی است. به عنوان مثال ، Deloitte اولین پلتفرم نرم افزاری مبتنی بر بلاکچین را به نام Rubix راه اندازی کرد که به کاربران امکان می دهد بلاکچینی سفارشی و قراردادهای هوشمند بسازند. در واقع ، مشتریان Deloitte از قبل می توانند از این پلتفرم برای برنامه های مختلف مانند سازش مالی خودکار بین بخشهای داخلی یا شرکای تجاری ، ضمانت در زمان واقعی صورتهای مالی و برنامه های ثبت زمین یا امتیازات وفاداری استفاده کنند. علاوه بر این ، این شرکت دائماً روی اتوماسیون برخی از پردازش های حسابرسی خود برای مشتریان خود کار می کند. در سال 2017 ، Deloitte ادعا کرد که با موفقیت یک ممیزی بلاکچین را انجام داده است که در آن استانداردهای ممیزی موجود برای بررسی یک برنامه بلاکچین مجاز اعمال شده است. KPMG همچنین پتانسیل بلاکچین را مورد استفاده قرار داده و ادعا می کند که این مورد امکان معاملات سریعتر و ایمن تر را فراهم می کند ، عملیات دفتری را خودکار می کند و هزینه ها را کاهش می دهد. KPMG خدمات دفتر دیجیتال خود را با همکاری مایکروسافت توسعه داد. تمرکز فعلی آنها ایجاد مدل های نمونه اولیه برای رفع چالش های اجرای بلاکچین در صنعت خدمات مالی ، بهداشت و درمان و بخش عمومی است. به همین ترتیب ، ارنست و یانگ در یک پروژه مبتنی بر بلاکچین دیگر به نام Libra ، مشارکت دارد که یک شرکت نوپا است که روی دفترهای توزیع شده متمرکز است. علاوه بر این ، EY Ops Chain را توسعه داده است که بر پرداخت ها ، صورتحساب ، اطلاعات موجودی ، قیمت گذاری و ادغام قرارداد دیجیتال تمرکز دارد. PWC گزارشی در مورد بلاکچین مرتبط با نگرانی های مربوط به انرژی ارائه داد. این برنامه همچنین بستری به نام De Novo ایجاد کرده است که بر پیاده سازی بلاکچین در زنجیره تأمین تمرکز دارد. ما شاهد یک تغییر جالب در حسابرسی هستیم که توسط فناوری در حال تغییر است و درگیری چهار شرکت بزرگ در ابتکارات بلاکچین تنها اهمیت این ایده را برای حسابداری و حسابرسی نشان می دهد. در سال 2016 ، چهار شرکت بزرگ با AICPAs برای ایجاد کنسرسیومی برای بررسی راه حل های بلاکچین برای حسابداری و حسابرسی ملاقات کردند. در سال 2017 ، کنفرانس ائتلاف بلاکچین حسابداری برگزار شد که منجر به ایجاد گروه های کاری برای همکاری با تنظیم کنندگان استاندارد و کمک به توسعه استانداردهای حسابداری برای تنظیم استفاده از بلاکچین شد.
طیف گسترده ای از صنایع ممکن است از این فناوری دفتر توزیع شده استفاده کنند. در سال 2016 ، بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری تا 1.4 میلیارد دلار در فناوری های بلاکچین سرمایه گذاری کردند. با این حال ، سرمایه گذاران در حال بررسی پتانسیل این پدیده جدید و پیامدهای آن هستند که فقط به شرکت های بزرگ فناوری و بخش مالی محدود نمی شوند. سایر صنایع و همچنین موسساتی مانند بانک های مرکزی و ادارات دولتی از نظر تحقیقات مرتبط با کاربردهای فناوری بلاکچین (BCT) از قافله عقب نیستند. در واقع ، برنامه های آزمایشی بی شماری تحت نظارت دولت های هلند و انگلیس آغاز شده است. بنابراین ، یک اعتقاد مشترک وجود دارد که بلاکچین نحوه تبادل و ذخیره مقادیر و اطلاعات را تغییر می دهد و انتظار می رود در دهه بعد به دلیل این فناوری جدید ، تحولاتی را در بخشهای مختلف ایجاد کند.
انگیزه ما از انجام این مطالعه نیاز به دانشگاهیان و متخصصان حسابداری برای کسب بینش بیشتر در مورد این فناوری برای پیشرفت در تحقیقات و عملکرد حسابداری دیجیتال می باشد.
مقاله ما بر پیامدهای BCT برای حسابداری شرکتی متمرکز است. با توجه به اینکه بلاکچین ممکن است نمایانگر یک رویکرد نوآورانه در این زمینه باشد و ممکن است شیوه های فعلی حسابداری را به طور اساسی تغییر دهد ، ارزش بررسی پتانسیل و چالش های این فناوری در اکوسیستم حسابداری و بررسی میزان تغییر شکل این حوزه را دارد.
هدف این تحقیق دوگانه است. اول ، از آنجا که تحقیقات محدودی در مورد این موضوع وجود دارد ، یک مرور کلی و بینش در نوشتار قبلی شرح داده و بحث خواهد شد. ثانیاً ، این مقاله با هدف بررسی تحول در مدل حسابداری فعلی با بحث در مورد مزایا ، بلکه چالش های ناشی از تصویب BCT نیز انجام می شود. علاوه بر این ، ما سعی می کنیم پیامدهای BCT را در زمینه حسابرسی شناسایی کنیم.
یادآوری این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش دوم بینش در مورد بررسی نوشتار را ارائه می دهد. بخش سوم به مزایای اصلی و چالش های بلاکچین برای حسابداری و پتانسیل مخرب آن می پردازد. قسمت چهارم به بحث و نتیجه گیری و همچنین شناسایی زمینه های آینده برای تحقیق اختصاص دارد.
تاریخچه بلاکچین ، جنبه های فنی اساسی و بررسی نوشتاری
در سال 2008 ، Satoshi Nakamoto یک شبکه نظیر به نظیر ایجاد کرد. یک ساختار داده مشترک (بلاکچین) که طبق یک سری قوانین کار می کند. این فناوری زیربنای یک ارز دیجیتال ، به نام بیت کوین بود. ناکاموتو برای جلوگیری از ناکامی که با تلاشهای قبلی همتایانش (نیک سابو و وی دای) روبرو شده بود ، مجبور بود راهی پیدا کند تا شبکه را غیرمتمرکز ، غیر قابل نفوذ و با ارزش ذاتی واقعی کند.
برای کارکرد کل سیستم ، وی همچنین باید چالش های مربوط به بی اعتمادی ، امنیت و ظرفیت را حل می کرد. بی اعتمادی در مورد معاملات ارزشی بین شرکت کنندگان ناشناخته کاملاً واقع بینانه است و بنابراین یک شبکه ساده نظیر به نظیر کافی نبود. از این رو ، اجماع ناکاموتو اعمال شد. این شامل مجموعه ای از قوانین مربوط به اعتبار سنجی معاملات است. پس از تأیید اعتبار ، یک تراکنش به یک بلوک اضافه می شود. بلوک های معامله گروهی از معاملات هستند که به صورت رمزنگاری به یک زنجیره بلوک نشکن یا بلاکچین متصل شده اند ، که باید امنیت داده ها را تضمین کنند.
یکی از مولفه های اصلی بلاکچین ، درخت مرکل است که از اوایل سال 1979 ایجاد شد و انقلابی در دنیای رمزنگاری ایجاد کرد. به عبارت ساده ، درخت مرکل روشی برای ساختاربندی داده ها است که امکان تأیید سریع و کارآمد صحت مقدار زیادی از اطلاعات را فراهم می کند. بنابراین ، درخت مرکل به طور گسترده ای در کد پایه بیت کوین مورد استفاده قرار گرفت. از طریق یک فرایند ریاضی ، درخت مرکل تعداد زیادی شناسه معامله را گرفته و آنها را به یک کد 64 کاراکتری واحد تبدیل می کند. از این رو ، آنها اجازه می دهند مقدار کمی داده برای پردازش و تأیید تراکنش ها و بنابراین حل مشکل فضای حافظه مورد استفاده قرار گیرد. به زودی پتانسیل فناوری پایگاه داده توزیع شده فراتر از بیت کوین شناخته شد و برنامه های جدید همراه با احیای برخی از برنامه های خاص با پتانسیل بزرگ که قبلاً توسعه یافته بودند اما بدون وجود دفتر توزیع شده موفقیت آمیز نبودند ، دنبال شدند. نمونه ای از چنین احیایی قرارداد هوشمند است.
قراردادهای هوشمند قراردادهایی هستند که خود اجرا می شوند. Buterin قراردادهای هوشمند را به عنوان سیستم هایی تعریف می کند که به طور خودکار دارایی های دیجیتالی را طبق قوانین از پیش تعیین شده به صورت اختیاری جابجا می کنند. اگرچه این مفهوم برای اولین بار توسط Szabo معرفی شد ، اما تا زمان توسعه فناوری پایگاه داده توزیع شده پیشرفت نکرد. بدون این فناوری ، شخص ثالث معتبری برای نظارت و اجرای قرارداد لازم بود ، در حالی که با بلاکچین ، توزیع مسئولیت های نظارت بین نود های شرکت کننده ، اجرای خودکار قراردادهای هوشمند عملی شد. بنابراین ، با استفاده از بلاکچین می توان از قراردادهای هوشمند راحت تر از فناوری موجود در زمان اختراع استفاده کرد. قرارداد هوشمند مبتنی بر منطق تجاری از پیش تعریف شده ای است که مورد توافق شرکای قراردادی است. پس از تنظیم منطق ، می توان آن را برنامه ریزی و در دفتر بلاکچین ذخیره کرد. کاربران بلاکچین با ارسال اطلاعات به آن ، قرارداد هوشمند را فعال می کنند. علاوه بر این ، قرارداد هوشمند ورودی های دریافتی را بر خلاف قوانین از پیش تعیین شده تأیید می کند و یک خروجی آزاد می کند. در صورت عدم احراز شرایط لازم ، پیام خطایی برای همه شرکت کنندگان منتشر می شود. به طور مشابه ، وضعیت قرارداد هوشمند برای همه نود های شبکه قابل مشاهده است. عوامل خودمختار گروه هایی از قراردادهای هوشمند هستند که مانند برنامه های غنی عمل می کنند. انتظار می رود هزینه های نمایندگی را از بین ببرند. همچنین این چشم انداز وجود دارد که چنین نمایندگانی ممکن است در آینده منجر به شرکت های بسیار توزیع شده با نیاز کم یا بدون نیاز به مدیریت شوند.
علی رغم پتانسیل این موضوع در زمینه حسابداری و حسابرسی ، ادبیات مربوط به آن بسیار کمیاب است. یک مطالعه آکادمیک اخیر که قابل ذکر است بحث مختصری در مورد چگونگی فعال کردن بلاکچین در زمان واقعی است. مزایای BCT برای حرفه حسابرسی توسط Fanning و مراکز بیان شده است. کیویات ایده "حسابداری سه گانه" با استفاده از یک شبکه غیرمتمرکز را معرفی کرد. کاربرد آن در پردازش دفتر بانکی توسط پیترز و پانای ارائه شده است. کوکینا و همکاران با توضیح مفاهیم اساسی و تاریخچه و ابتکارات انجام شده در این زمینه ، پیامدهای بلاکچین برای حسابداری را مشخص کرده اند. O'Leary بینش هایی در مورد پیامدهای بلاکچین برای حسابداری و زنجیره تأمین ارائه داده است. از سوی دیگر ، Coyne و McMickle با ترسیم چالش های اصلی استفاده از بلاکچین در حسابداری ، رویکرد انتقادی تری نسبت به این فناوری اتخاذ کردند. اگرچه این مطالعات مفهوم BCT در حسابداری یا حسابرسی را کمی روشن می کند و برخی از بینش ها را در مورد چگونگی استفاده از این فناوری ارائه می دهد. اما مکانیسم های دقیق و تصاویر صریح نحوه استفاده از آن هنوز وجود ندارد. توضیحات دقیق تر توسط Dai و Vasarhelyi ارائه شده است که پیشنهاد استفاده از بلاکچین را در یک سیستم حسابداری عمومی ارائه داده اند. به همین ترتیب ، روزاریو و واسارهلی استفاده از این فناوری را در حسابرسی ترسیم کردند.
معماری ، پتانسیل و چالش های بلاکچین
طراحی و معماری بلاکچین
معماری خصوصی در مقابل عمومی.
تنها تفاوت بین بلاکچین عمومی و خصوصی مربوط به افرادی است که مجاز به شرکت در آن ، اجرای پروتکل اجماع و نگهداری دفتر مشترک هستند. با معماری عمومی ، معاملات در معرض دید عموم قرار دارند و هر شرکت کننده می تواند معامله ای را برای سایر شرکت کنندگان ایجاد کند. از طرف دیگر ، بلاکچین خصوصی دارای تعداد نود های از پیش انتخاب شده ای است که مجاز به استفاده از دفتر هستند. به گفته O’Leary ، بلاکچین عمومی مناسب ترین روش برای گرفتن معاملات حسابداری نیست ، زیرا رقبا به کل معاملات دسترسی دارند. بنابراین ، بلاکچین خصوصی به احتمال زیاد بر استفاده از بلاکچین سازمانی تسلط دارد.
مجاز در مقابل غیر مجاز
ویژگی های مجاز (متمرکز) و غیر مجاز (غیرمتمرکز) ، مشخص می کند چه دسترسی یا نمایی اعطا می شود. به طور معمول ، بلاکچین های خصوصی متمرکز هستند و بلاک چین های عمومی غیر متمرکز هستند. با این وجود ، ترکیبات خاصی امکان پذیر است.
در حالی که گزینه های مختلفی برای معماری بلاکچین وجود دارد ، به نظر می رسد بلاکچین خصوصی مناسب ترین راه حل برای کاربردهای سازمانی است. این کار بر اساس یک گروه بسته اعتبارسنج تعیین شده طراحی شده است که معاملات را تأیید و اجرا می کنند. امنیت طرح تضمین شده است ، زیرا اعتبارسنجان نمی توانند معامله را دستکاری کنند یا دفتر را خارج از قوانین از پیش تعیین شده اصلاح کنند.
از آنجا که یک بلاکچین می تواند با توجه به اینکه چه کسی می تواند به نسخه های دفتر دسترسی داشته باشد و چه کسی دفتر را نگهداری می کند ، متفاوت باشد ، در نهایت طراحی دقیق بلاکچین بر مزایای بالقوه ای که می تواند ارائه دهد تأثیر می گذارد.
مزایای عمومی و چالش های فناوری بلاکچین
در ادامه ، منافع و وعده های بالقوه ، و همچنین چالش های در دست بررسی ، BCT بحث شده است. با این حال ، چون این فناوری هنوز در مراحل اولیه خود است ، برای تأیید یا رد این مزایا و چالش ها ، شواهد تجربی بیشتری لازم است.
کاهش عدم اطمینان اقتصادی
نورث ، پیشگام اقتصاد نهادی جدید و برنده جایزه نوبل ، نقش نهادها را در عملکرد اقتصاد کاوش کرد. وی استدلال کرد که نهادها در اقتصاد ابزاری برای کاهش عدم قطعیت ما هستند. او نهادها را به عنوان قاعده گذاران بازی در نظر گرفت ، هم قوانین قانونی رسمی مانند قانون اساسی و هم هنجارهای اجتماعی غیر رسمی را تنظیم می کند که تعاملات اجتماعی را شکل می دهند. در واقع ، طی سالهای متمادی که جامعه پیچیده تر شده است ، به دلیل پیچیدگی و فاصله ، اعتماد بین طرف های تجاری کاهش یافته است. بنابراین ، موسسات رسمی مانند بانک ها و شرکت های دولتی برای کاهش تبادل ارزش و تجارت با کاهش عدم اطمینان در بین شرکت کنندگان مختلف ایجاد شدند. اخیراً ، ما وارد دوره جدیدی شده ایم که در آن می توان عدم اطمینان را تنها با فناوری کاهش داد. نیاز به ابزاری که با بی اعتمادی مقابله کند و به چرخهای اقتصادی ما امکان عملکرد دهد همچنان باقی است ، اما این ابزار فقط با فناوری جایگزین می شود. بلاکچین به عنوان یک "واسطه" به این معنی است که آیا پیش شرط انجام یک معامله خاص تأمین می شود یا نه ، می تواند با هزینه کم (یا بدون هزینه) تأیید شود. بنابراین بلاکچین در نتیجه شفافیت و استفاده از رمزنگاری ، هزینه های تأیید را کاهش می دهد. اگر رفتار نادرست یا شکست وجود داشته باشد ، می توان فهمید که چه کسی یا چه کسی مسئول این امر است. هنگام صحبت در مورد تراکنش ها ، می توانیم به هر محتوای دیجیتالی نه تنها به انتقال ارزش اشاره کنیم. استفاده از قراردادهای هوشمند ، قراردادهای قابل برنامه ریزی که می توانند در بلاکچین اجرا و تأیید شوند ، بسیار کارآمد است و امکان انجام اتوماسیون در انجام معاملات و کاهش هزینه ها و خطرات مرتبط را فراهم می کند.
کاهش هزینه های نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی
از جمله نظریه هایی که ممکن است برای معنادار ساختن بلاکچین استفاده شود ، نظریه نمایندگی است. یکی از عناصر سازنده این نظریه این ایده است که عدم تقارن اطلاعاتی بین عوامل مختلف وجود دارد. طبق تئوری نمایندگی ، افزایش شفافیت و پاسخگویی عدم تقارن اطلاعاتی بین ذینفعان را کاهش می دهد و بنابراین می تواند مشکلات احتمالی نمایندگی را به حداقل برساند. Nyombayire استدلال می کند که بلاکچین اجازه می دهد تا بررسی کند که آیا یک عامل خاص در زمان مشخصی اقدام خاصی را انجام داده است یا نه. اقدامات موجود در بلاکچین با استفاده از ادله اثبات وجود قابل پیگیری است. به این ترتیب ممکن است احتمال رفتار نادرست یک عامل کاهش یابد یا حتی از بین برود. از آنجا که بلاکچین تأیید آسان هر معامله قابل محاسبه را امکان پذیر می کند ، مسئولیت پذیری نمایندگان را تقویت می کند و به حداقل هزینه های نمایندگی کمک می کند. در واقع ، این امر نیاز بیشتر به واسطه های فعلی مورد نیاز سیستم حقوقی را که برای تأیید پیش شرط ها ، اجرا و شرایط پس از معاملات اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد ، کاهش می دهد. تنها هزینه های نمایندگی باقی مانده مربوط به معاملات انجام شده به تخصص فنی یا تا حدی خارج از زنجیره است. بنابراین ، با استفاده از مدارک اثبات وجود ، قراردادهای هوشمند و عوامل مستقل ، فناوری بلاکچین به کاربران امکان می دهد حتی قراردادهای پیچیده را با هزینه نسبتاً کم اجرا و بررسی کنند.
افزایش شفافیت و ممیزی
معاملات در چندین مکان ذخیره می شوند و هر شرکت کننده یک کپی از دفتر به دست می آورد. بنابراین ، تمام معاملات برای هر نود از معماری قابل مشاهده است. این امر شفافیت و قابلیت کنترل را افزایش می دهد و دسترسی بهتر به اطلاعات را تسهیل می کند.
افزایش اعتماد و اطمینان
کنترل همچنین از طریق توافقی که برای افزودن یک معامله به یک بلوک لازم است ، افزایش می یابد. این توافق منجر به افزایش اعتماد و افزایش قابلیت اطمینان داده ها می شود ، زیرا تراکنش ها توسط چندین نود تأیید می شوند.
کاهش هزینه ها ، خطاهای انسانی و کلاهبرداری
کای و زو اظهار داشتند که خطاهای انسانی کاهش یافته است زیرا معاملات و کنترل های خودکار انجام می شود. طبق گفته پالفریمن و تپ اسکات ، BCT همچنین می تواند هزینه های اجرا و اعتبارسنجی یک معامله را از طریق راستی آزمایی های خودکار کاهش دهد. برخی از نویسندگان همچنین ادعا می كنند كه BCT می تواند به جلوگیری از تقلب و دستكاری و حتی كاهش فساد كمك كند ، زیرا ورود داده پس از بسته شدن رمزنگاری ، قابل تغییر نیست.
بهبود کیفیت داده ها
پالفریمن و تپ اسکات همچنین اظهار داشتند که BCT منجر به یکپارچگی داده ها و کیفیت بالاتر داده ها می شود.
راه حل پارادوکس حریم خصوصی
علاوه بر این ، طبق گفته تپ اسکات ، این فناوری ممکن است مشکل فعلی امنیت داده ها را حل کند. با هر اطلاعاتی که درباره خود ارائه می دهیم و با هر حرکتی که بصورت آنلاین انجام می دهیم ، یک مهر مجازی ایجاد می کنیم و این "ما مجازی" متعلق به ما نیست. BCT ممکن است با سازماندهی رمزنگاری هویت ما در یک "جعبه سیاه" که به ما امکان می دهد فقط اطلاعات لازم برای یک معامله خاص را به اشتراک بگذاریم ، این مشکل را حل کند. پالفریمن اظهار داشت که این پدیده "پارادوکس حریم خصوصی" را برطرف می کند و ادعا می کند که بلاکچین قادر به ارائه راهکارهای موثر مدیریت هویت است در حالی که نگرانی های مربوط به حریم خصوصی شهروندان در مورد "چه کسی چه چیزی را می تواند ببیند" به حداقل می رساند.
شفافیت زنجیره تامین
با توجه به سابقه دارایی قابل ردیابی ، بلاکچین شفافیت بیشتری را در زنجیره تأمین ارائه می دهد و ما را قادر می سازد تا "داستان" یک دارایی را بدانیم. این امر ضروری می شود ، زیرا مصرف کنندگان با مسئولیت اجتماعی بیشتری می خواهند بدانند که کجا و چگونه محصولات آنها ساخته می شود ، تا از خرید محصولاتی که مطابق با استانداردهای تجارت عادلانه یا توسط تامین کنندگان مجاز تولید نشده اند ، جلوگیری کنند. علاوه بر این ، دستورالعمل جدید اتحادیه اروپا نیاز به افشای بیشتر در مورد زنجیره تامین شرکت دارد. از این رو ، بلاکچین می تواند انتقال امن دیجیتالی اطلاعات دارایی را از طریق زنجیره تأمین فراهم کند و به همه نود ها از جمله کاربر نهایی و مقامات نظارتی شفافیت ارائه دهد.
اگرچه بسیاری از نویسندگان به مزایای گوناگونی که BCT ممکن است به همراه داشته باشد اشاره می کنند ، اما بسیاری از این مزایا با شواهد تجربی پشتیبانی نمی شوند. در ادامه ، چالشهای کلی BCT بحث شده است.
به گفته نیومبایر ، محدودیت در تعداد معاملات در ثانیه منجر به مقیاس پذیری کمتر سیستم می شود. این واقعیت که هر توسعه ای در آینده نیاز به پشتیبانی اکثریت کاربران دارد منجر به انعطاف پذیری کمتری می شود. این مشکل در معماری غیر متمرکز عمومی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در طراحی های خصوصی کوچکتر نیز بیشتر قابل کنترل است. شاید یکی از نگران کننده ترین مسائل امنیت باشد. یک بلاکچین غیرمتمرکز عمومی با چالشی روبرو است: اگر گروهی از استخراج کنندگان بیش از 50 درصد از قدرت محاسباتی را مدیریت کنند ، می توانند با افزودن بلوک های اشتباه به سیستم حمله کنند. اگرچه تپ اسکات استدلال می کند که به دلیل افزایش کارایی مکانیسم های معامله ، مصرف انرژی شبکه کاهش می یابد ، نیومبایر به عنوان یک مسئله به پایداری محیط اشاره می کند و توضیح می دهد که الگوریتم های استخراج سخت به مقدار زیادی برق نیاز دارند. علاوه بر این ، با رشد تکنولوژی این الگوریتم ها پیچیده تر می شوند و برای تأیید و اعتبار سنجی تراکنش ها به زمان و انرژی بیشتری نیاز است. مسئله احتمالی دیگر قابلیت انعطاف پذیری مربوط به شفافیت است که ممکن است سلاحی دو لبه باشد زیرا ممکن است امنیت کاربران را تضعیف کند.
وعده ها و چالش های بالقوه فناوری بلاکچین در حسابداری
دلوتی برخی از خصوصیات اصلی این فناوری را برای موارد خاص در حسابداری برجسته می کند. با استفاده از BCT ، شرکت ها می توانند ورودی ها (معاملات) را در یک دفتر ثبت مشترک وارد کنند. به این ترتیب آنها می توانند به جای نگهداری سوابق جداگانه براساس رسید معاملات ، یک سیستم بهم پیوسته از سوابق حسابداری پایدار ایجاد کنند. هر ورودی توزیع و مهر و موم شده است و بنابراین ، جعل یا تخریب آن عملاً غیرممکن است. همانطور که می بینیم ، این فناوری از یک طرف فرصتهای جالبی را فراهم می کند ، از جمله جلوگیری از تکرار سیستماتیک تلاشها ، از بین بردن خطاهای انسانی و هزینه های کنترل های دوره ای ، و محدود کردن تقلب و رفتار نادرست ، اما از طرف دیگر ، مسئله روی حیله و تزویر و داشتن حساب های پایدار حسابداری است که قابل تغییر نیست.
دال و واسارلی توابع اصلی بلاکچین را در یک اکوسیستم سابداری ترسیم می کنند. این موارد محافظت از یکپارچگی داده ها ، به اشتراک گذاری فوری اطلاعات لازم و کنترل خودکار فرایندها است.
سوابق توزیع شده حسابداری توافقی (DCAR)
به گفته بونسون و بدنارووا ، بلاکچین مفهوم سوابق توزیع شده حسابداری توافقی (DCAR) را قادر می سازد که ابعاد جدیدی به حسابداری اضافه کند و پیامدهای مستمری برای حسابداری ، حسابرسی و گزارش را به همراه داشته باشد. DCAR به این معنی است که ، پس از تأیید یک معامله توسط شرکت کنندگان (نود ها) بلوک (به عنوان مثال تأمین کننده ، مشتری ، حسابرس ، تنظیم کننده ، اداره دولتی) ، آن را ثبت و مهر و موم شده رمزگذاری می کند ، که تضمین کننده تغییر ناپذیری ورودی داده است. علاوه بر این ، هر رکورد در چندین مکان ذخیره می شود و هر شرکت کننده یک نسخه از دفتر به دست می آورد. با این وجود ، هیچ یک از اجزای تعبیه شده در این فناوری لزوماً ابتکاری نیستند. سیستم های اطلاعاتی حسابداری قادر به توسعه برنامه های غیرمتمرکز یا جاسازی برخی اتوماسیون ها هستند. با این حال ، طبق گفته اسمیت ، اتصال قابلیت بلاکچین به حسابداری مداوم از طریق ترکیب همه عناصر امکان پذیر است. این می تواند یک نقص اساسی در روند گزارشگری مالی فعلی را حل کند ، که علی رغم یکپارچه سازی فناوری ، قادر به ارائه داده ها و اطلاعات به صورت امن و مداوم نیست.
ثبت حساب سه گانه و بلاکچین
حسابداری سه گانه روشی است که در دهه 1980 پیشنهاد شده اما با پیشرفت BCT رواج یافته است. در اصل ، این یک پیشرفت در سیستم سنتی ورود دوگانه بود ، با مجوز پردازش معامله برای هر سابقه حسابداری از یک واسطه مستقل و قابل اعتماد لازم بود. این تضمین می کند که ثبت دفترداری هر دو طرف در یک معامله معین متناسب است. با توسعه بلاکچین ، به جای دو مجموعه جداگانه از سوابق حسابداری و نیاز به یک واسطه مستقل ، معاملات توزیع شده ، به صورت رمزنگاری مهر و موم شده و بهم پیوند می خورند. از این رو ، تغییر آنها با قصد سوء ( تقلب در مالیات) عملاً غیرممکن است. بنابراین ، بلاکچین یک سیستم بهم پیوسته از سوابق حسابداری دائمی ایجاد می کند ، که پیامدهایی برای حسابرسی مستمر دارد. در حالی که حسابداری با ورود سه گانه با ثبت سوابقی غیر مغرضانه خطر تقلب و خطا را کاهش می دهد ، BCT با ایجاد سابقه تغییرناپذیر تمام تراکنش های درون سیستم ، به این مفهوم ارزش می بخشد. از این رو ، حسابداری و حسابرسی مداوم را تسهیل می کند.
برای طراحی معماری بلاکچین مناسب برای اهداف حسابداری ، تعدادی از جنبه ها باید در نظر گرفته شود ، مانند انتخاب نود ، ساختار پایگاه داده ، مجوز ، پروتکل های تأیید و غیره.
ویژگی های خاص این فناوری می تواند ابعاد جدیدی به حسابداری و حسابرسی بدهد. معماری BCT به شرکت این امکان را می دهد که یک دفتر حساب با سایر شرکت کنندگان (نود ها) مانند تأمین کنندگان ، مشتریان ، بانک ها ، مقامات دولت عمومی یا حتی شرکت حسابرسی آن به اشتراک بگذارد ، و این هر بار که معامله ای از طریق رونوشت های نظیر به نظیر انجام می شود ، به روز می شود. رمزنگاری برای اطمینان از اینکه نود های خاص فقط می توانند قسمت هایی از دفتر را که مربوط به آنها است ، مشاهده کنند ، این مسئله "پارادوکس حریم خصوصی" را حل می کند. علاوه بر این ، امنیت و تأیید اعتبار معاملات را تضمین می کند. یکی دیگر از ویژگی های ارزشمند BCT برای حسابداری این است که اجازه می دهد قرارداد انتقال دارایی در پایگاه داده توزیع شده جاسازی شود و بنابراین از معاملات با داده های مربوطه پشتیبانی تهیه می شود و تاریخچه دارایی قابل پیگیری است. هنگام طراحی معماری ، نود های شبکه باید توافق کنند که چگونه تراکنش ها تأیید شوند. این کار ممکن است از طریق اجماع یا سازوکار مشابهی مانند قراردادهای هوشمند انجام شود. به همین ترتیب ، چون مجوزها باید تعیین شوند "چه کسی چه چیزی را می تواند ببیند" در یک دفتر توزیع شده تعیین می شود.
از نظر داخلی ، این طراحی ممکن است به مدیر عامل و مدیر مالی یک شرکت اجازه دسترسی کامل به تمام داده های حسابداری را بدهد. سایر ذینفعان داخلی یا بخشهای شرکت ممکن است دسترسی محدود داشته باشند - به عنوان مثال ، اپراتورهای انبار اطلاعات سهام و مطالب ورودی را مشاهده می کنند. بعلاوه ، این امکان وجود دارد که قراردادهای هوشمند با فناوری اینترنت اشیا برای اتوماسیون فرآیندهای دفترداری ادغام شود. به همین ترتیب ، بخش منابع انسانی به اطلاعات متناسب با کارمندان دسترسی خواهد داشت ، می توان از قراردادهای هوشمند برای نظارت بر ساعت کار یا تعطیلات کارمندان استفاده کرد و ممکن است فیش حقوقی به طور خودکار تولید شود. ذینفعان خارجی مانند سرمایه گذاران با امکان ادغام داده های بزرگ به اطلاعات جمع شده دسترسی خواهند داشت که منجر به تصمیم گیری بهتر می شود. به همین ترتیب ، ادمین عمومی ممکن است به داده های خاصی مانند حساب های پرداختنی و قابل دریافت دسترسی داشته باشد ، و پرونده های مالیاتی می توانند خودکار باشند. از طرف دیگر ، شرکت حسابرسی دسترسی کاملی برای اطمینان از ثبت معاملات با رعایت استانداردهای حسابداری خواهد داشت.
در واقع ، یک طراحی مناسب از ساختار بلاکچین یک شرکت ممکن است باعث افزایش کارایی معاملات در میان ذینفعان مختلف شود که با نظارت و حسابرسی ادمین دولتی بخشی از یک شبکه انجام می شود.
در واقع ، به نظر می رسد که استفاده از BCT برای حسابداری ممکن است پیامدهای مثبتی داشته باشد ، زیرا می تواند ضمن کنترل مسائلی مانند حریم خصوصی و امنیت ، کارایی معاملات پول ، دارایی و داده را بهبود بخشد. این مهم ممکن است موارد زیر را ارائه دهد: افزایش کنترل ، قابلیت اطمینان و اعتماد ؛ کاهش هزینه ها (به عنوان مثال کنترل ، معاملات و موارد تقلبی) و خطای انسانی. دسترسی بهتر به اطلاعات (هر نود یک نسخه کامل از آن معاملات مربوط به آن را دارد). و جلوگیری از دستکاری و کلاهبرداری با ارائه یک سوابق قابل اعتماد.
با این وجود ، Coyne و McMickle نقص های احتمالی را که مانع اجرای BCT به عنوان یک ابزار گزارشگری مالی می شود ، شناسایی می کنند. به گفته این نویسندگان ، موانع اصلی عبارتند از:
محرمانگی در بلاک چین های عمومی؛
خطر دستکاری بلاکچین های خصوصی ؛ و
تأیید محدود معاملات.
یک بلاکچین عمومی و بدون مجوز به هر کاربر اجازه می دهد آن را مشاهده کند و بنابراین مسئله محرمانه بودن بوجود می آید. اگرچه این مورد ممکن است با جایگزینی معاملات در یک بلاکچین با هش برای حفظ تأیید معامله بدون افشای داده های خصوصی برای عموم مردم ، یک بلاکچین مجاز خصوصی (همانطور که در بالا گفته شد) بیشتر مورد توجه یک شرکت باشد. با این وجود ، مسئله جدیدی در رابطه با پذیرش فناوری بوجود می آید. Coyne و McMickle استدلال می کنند که حتی اگر همه اعضای یک زنجیره تأمین BCT را قبول کنند ، شرکت های مختلف ممکن است انواع مختلفی از BCT را اتخاذ کنند ، و این مورد شرکتی را مجبور به داشتن چندین پایگاه داده تکراری بلاکچین می کند. رسیدگی به این مسئله دشوارتر است. در واقع ، یک راه حل رضایت بخش به بلوغ خاصی از فناوری نیاز دارد. ممکن است در آینده یک طبقه بندی زنجیره ای مبتنی بر صنعت XBRL ظاهر شود که برخی از استاندارد سازی ها را به همراه دارد.
دستکاری در بلاکچین خصوصی می تواند از طریق نقض امنیت رخ دهد که 100 درصد کنترل سیستم را در اختیار فرد غیر مجاز قرار می دهد. از این رو ، چالش اصلی در اینجا به حداکثر رساندن امنیت سایبری معماری طراحی شده برای به حداقل رساندن تهدیدات حملات سایبری است.
آخرین نگرانی Coyne و McMickle مربوط به تأیید محدود معاملات است. آنها استدلال می کنند که روشهای تأیید BCT برای اعتبار معامله از منظر حسابداری کافی نیست. آنها همچنین استدلال می کنند که ویژگی قرارداد هوشمند ثبت معامله بر اساس قوانین از پیش تعیین شده فقط در بلاکچین منحصر به فرد نیست و ممکن است در واقع به عنوان یک توسعه دهنده برای بسیاری از پیکربندی های پایگاه داده ، از جمله سیستم های ERP برنامه ریزی منابع سازمانی دیده شود.
در واقع ، فناوری های جایگزینی وجود دارند که می توانند نتایج مشابهی را برای بلاکچین برای اهداف حسابداری مانند پایگاه های داده توزیع شده یا سیستم های ERP ارائه دهند. پیترز و پانای و دای و واسارهلی مقایسه بلاکچین و این فن آوری های جایگزین را ارائه می دهند ، شباهت ها را شناسایی می کنند ، اما همچنین اشکالاتی را که می توان با بلاکچین برطرف کرد ، شناسایی می کند. یکی از نقص های پایگاه های داده توزیع شده این است که وقتی چندین تغییر همزمان توسط رایانه های مختلف انجام می شود ، تعارضاتی رخ می دهد. این در پایگاه داده های مبتنی بر بلاکچین اتفاق نمی افتد ، زیرا هر ورودی جدید یک بلوک جدید ایجاد می کند. در مورد سیستم های ERP ، بلاکچین را می توان نوع جدیدی از پایگاه داده دانست که در واقع می تواند همراه با سیستم ERP مورد استفاده قرار گیرد. Dai و Vasarhelyi مزایای بلاکچین را در مقایسه با سیستم های ERP سنتی ذکر کرده و به تمرکززدایی (که می تواند به جلوگیری از دستکاری کمک کند) ، جلوگیری از هرگونه تغییر داده غیرمجاز و طرحی اشاره دارد که با دخالت کم انسان به طور مستقل عمل می کند.
با این وجود ، دای و واسارهلی سه زمینه مختلف چالش (فناوری ، سازمانی و محیطی) را معرفی می کنند که ممکن است مانع تصویب این فناوری در حسابداری و حسابرسی شود. زمینه فناوری به پیچیدگی فنی راه حل های بلاکچین اشاره دارد که به منابع مالی و زمانی نیاز دارند. از این رو ، یک شرکت ممکن است در تلاش برای یافتن شرکای تجاری (و نهادهای دیگر) باشد که با آنها بتواند معماری غیرمتمرکز داشته باشد. زمینه سازمانی به تمایل مدیران برای پذیرش این رویکرد ابتکاری اشاره دارد. بنابراین ، منافع درک شده باید بیش از هزینه های بالقوه باشد. زمینه های محیطی به نقش اساسی تنظیم کننده ها در تصویب BCT در اکوسیستم حسابداری اشاره دارد.
هنگام پیش بینی سناریوهای احتمالی آینده برای تصویب BCT ، این چالش ها باید مورد توجه قرار گیرند. برخی از آنها ممکن است با طراحی یک معماری مناسب (با مقیاس پذیری ، انعطاف پذیری و امنیت) برطرف شود در حالی که برخی دیگر ، به ویژه آنهایی که مربوط به پذیرش و تنظیم هستند ، پیچیده تر هستند.
جمع بندی
با ایجاد BCT ، ممکن است وارد نسل جدیدی از اینترنت شویم. این تحولات ممکن است شکل کسب و کار ما را تغییر شکل دهد و انتظار می رود در چند دهه آینده هم بر تجارت و هم جامعه تأثیر بگذارد. به نظر می رسد بلاکچین گام بعدی در عصر دیجیتال باشد و با توجه به اینکه تقریباً با ارائه راه حل های هوشمند برای داده ها و معاملات ارزشی ممکن است در برخی از صنعت ها آشفتگی ایجاد کند ، انتظار می رود که در زمینه های مختلف کسب و کار از جمله حسابداری تأثیر بگذارد. بنابراین ، هم مورد توجه دانشگاهیان و هم متخصصان قرار می گیرد. در این مقاله هدف ما تحلیل زمینه فناوری و پیامدهای بالقوه این فناوری نوظهور برای حسابداری و حسابرسی است.
پس از تجزیه و تحلیل ویژگی های معماری بلاکچین ، به نظر می رسد معماری بلاکچین خصوصی ابزاری جالب برای حسابداری است ، زیرا ممکن است راه حل هایی برای قابلیت کنترل بهتر ، کنترل خودکار و قابلیت اطمینان داده ها ارائه دهد. این امر همچنین منجر به کاهش هزینه ها و خطاهای انسانی کمتر با خودکار کردن معاملات از طریق قراردادهای هوشمند می شود و مهمتر از همه ، جلوگیری از دستکاری و تقلب و همچنین امکان اشتراک گذاری فوری اطلاعات و افزایش یکپارچگی اطلاعات می شود. علاوه بر این ، از یک نمای کلی از پروژه ها و تحقیقاتی که توسط چهار شرکت بزرگ در این زمینه در حال راه اندازی است ، ممکن است این ایده را داشته باشیم که تغییر از حسابداری و حسابرسی که امروز آن را می شناسیم به پایگاه داده های توزیع شده دفتر ، فقط مسئله زمان را مطرح می کند.
با این وجود ، این فناوری هنوز در مراحل اولیه است. برنامه نویسان و طراحان برای رسیدن به بلوغ آن مجبورند با چالش های زیادی روبرو شوند. مواردی مانند طراحی مناسب معماری ، انعطاف پذیری و امنیت سایبری باید مورد توجه قرار گیرند. بنابراین برنامه های آزمایشی و تحقیقات بیشتری نه تنها برای مقابله با مسائل فناوری بلکه برای روشن کردن بیشتر پتانسیل این فناوری جدید و استفاده از آن در حسابداری نیز مورد نیاز است. و در آخر ، برای ادغام کامل فناوری بلاکچین در یک اکوسیستم واقعی ، مسائل غیر فنی مانند دستیابی به اتفاق نظر در بین ناظران ، حسابرسان و مدیران دولتی اجتناب ناپذیر است.
همانطور که آلارکون و نگ اشاره کردند ، بلاکچین تمایل به ایجاد دو نقطه نظر متضاد دارد: اشتیاق و بدبینی. بنابراین ، پذیرش گسترده این فناوری می تواند به سرعت رسیدگی به نگرانی های مطرح شده توسط افراد مشکوک توسط مروجان بستگی داشته باشد. علاقه مندان به بلاکچین معتقدند که این زیرساخت جدید برای مدیریت مبادله ارزش در آینده تبدیل خواهد شد ، همانطور که اینترنت زیرساخت های مدیریت تبادل اطلاعات را فراهم می کند. آنها استدلال می کنند که این روش پردازش ، ثبت و تجزیه و تحلیل معاملات را عمیقا تغییر خواهد داد. برای افراد مشکوک به نظر می رسد این فناوری برای درست بودن بسیار خوب است و آنها ادعا می کنند که در حال حاضر برای کاربران یا تنظیم کنندگان قابل اعتماد نیست. آنها هشدار می دهند که این فناوری فاقد بلوغ ، مقیاس پذیری و استاندارد است. علاوه بر این ، آنها در صورت به خطر افتادن یا سرقت اعتبارنامه ها به یک خطر قابل توجه اشاره می کنند و این نگرانی را ایجاد می کنند که ممکن است در برابر خطاهای برنامه نویسی یا ضعف های سیستم آسیب پذیر باشد زیرا ابزار کافی برای اطمینان از عملکرد سیستم طبق برنامه مورد نظر وجود ندارد. واقعیت این است که به نظر می رسد فناوری به سرعت در حال پیشرفت است و کنسرسیوم های جدیدی برای تسریع در تعریف استانداردهای صنعتی و تقویت همکاری ظهور کرده اند. رویکردهای جدیدی برای کنترل امنیت و حریم خصوصی نیز در حال ظهور است.
با وجود چالش های معلق ، به ویژه در رابطه با حسابداری مستمر ، حسابرسی و گزارش ، می توان از قابلیت تحول زنجیره بلوک در حسابداری و حسابرسی پذیرفت. حسابداری و حسابرسی مستمر از طریق مفاهیم مجهز به بلاکچین مانند سوابق توزیع شده حسابداری توافقی (DCAR) ، رویه های حسابرسی هوشمند و حسابداری سه گانه مبتنی بر بلاکچین ، ابعاد جدیدی پیدا کرده و به نظر می رسد به طور فزاینده ای به سمت تحقق پیش می روند. ارزش افزوده بلاکچین ، در مقایسه با سایر گزینه ها مانند ERP یا پایگاه های داده توزیع شده ، از ترکیب همه عناصر آن از جمله تغییرناپذیری ، اجماع ، تمرکززدایی و رمزگذاری ناشی می شود.
هدف اصلی این مقاله ارائه بینش بیشتر در مورد این فناوری در حال ظهور و پیامدهای آن برای اکوسیستم حسابداری و توصیف پیشرفت های تحقیق و عمل حسابداری دیجیتال است. این مقاله مرور کلی از ویژگی های اصلی بلاکچین را ارائه می دهد ، بحث در مورد ادغام احتمالی آن در حسابداری و حسابرسی ، مزایا و چالش های اصلی را بیان می کند و چگونگی بهبود ابعاد مختلف کیفیت اطلاعات را با استفاده از این فن آوری تحلیل می کند. با این وجود ، این مقاله دارای محدودیت های خاصی است. با توجه به اینکه بلاکچین پدیده ای است که مورد کاوش قرار نمی گیرد ، تحقیقات آتی برای دستیابی به شناخت کامل این فناوری در حال ظهور و پیامدهای آن در حوزه حسابداری و حسابرسی لازم است. نظارت بر پیشرفت اجرای بلاکچین در سازمان ها ، از طریق مطالعات موردی و بررسی کارایی های بدست آمده از طریق استفاده از آن مهم خواهد بود. به همین ترتیب ، یک رویکرد جالب برای مطالعه آینده ممکن است تجزیه و تحلیل این باشد که چگونه توانایی ثبت معاملات در زمان واقعی بر روند حسابداری و حسابرسی تأثیر می گذارد و چگونه ماهیت شغل حسابداران و حسابرسان را تغییر می دهد. یک زمینه جالب مطالعه ممکن است تجزیه و تحلیل آگاهی ذینفعان از این فناوری و انجام نوعی تحلیل پذیرش باشد.
منابع:
Abraham, S. and Cox, P. (2007), “Analysing the determinants of narrative risk information in UK FTSE 100 annual reports”, British Accounting Review, Vol. 39 No. 3, pp. 227-248.
Alarcon, J.L. and Ng, C. (2018), “Blockchain and the future of accounting”, Pensylvania CPA Journal, Vol. 88 No. 4, pp. 26-29.
Allison, I. (2015), “Deloitte, Libra, Accenture: the work of auditors in the age of bitcoin 2.0 technology”, International Business Times, available at: www.ibtimes.co.uk/deloitte-libra-accenture-work-auditors-age-bitcoin-2-0-technology-1515932 (accessed 3 March 2018).
Andersen, N. (2016), “Blockchain technology: a Game-Changer in accounting?”, available at: https://www2.deloitte.com/content/dam/Deloitte/de/Documents/Innovation/Blockchain_A%20game-changer%20in%20accounting.pdf (accessed 2 February 2018).
Atzei, N., Bartoletti, M. and Cimoli, T. (2017), “A survey of attacks on ethereum smart contracts (SoK)”, in Maffei, M. and Ryan, M. (Eds), Principles of Security and Trust. POST2017. Lecture Notes in Computer Science, Springer, Berlin, Heidelberg, Vol. 10204, pp. 164-186. available at: http://dx.doi.org/10.1007/978-3-662-54455-6_8 (accessed 14 August 2018).
Atzori, M. (2015), “Blockchain technology and decentralized governance: is the state still necessary?”, available at: https://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=2709713 (accessed 28 November 2017).
Bonsón, E. and Bednárová, M. (2018), “Blockchain y los registros contables consensuados compartidos (RC3)”, Revista de la Asociación Española de Contabilidad y Administración de Empresas, Vol. 123, pp. 4-5.
Buterin, V. (2014), “Ethereum white paper: a next-generation smart contract and decentralized application platform”, available at: www.weusecoins.com/assets/pdf/library/Ethereum_white_paper-a_next_generation_smart_contract_and_decentralized_application_platform-vitalik-buterin.pdf (accessed 28 November 2017).
Cai, Y. and Zhu, D. (2016), “Fraud detections for online businesses: a perspective from blockchain technology”, Financial Innovation, Vol. 2 No. 1, p. 20.
Coyne, J.G. and McMickle, P.L. (2017), “Can blockchains serve an accounting purpose?”, Journal of Emerging Technologies in Accounting, Vol. 14 No. 2, pp. 101-111.
Dai, J. and Vasarhelyi, M.A. (2017), “Toward Blockchain-Based accounting and assurance”, Journal of Information Systems, Vol. 31 No. 3, pp. 5-21.
Das, S. (2017), “Big four giant Deloitte completes successful blockchain audit”, available at: www.cryptocoinsnews.com/bigfour-giant-deloitte-completes-successful-blockchain-audit/
Del Castillo, M. (2017), “Accounting coalition moves to work with regulators on blockchain innovation”, available at: www.coindesk.com/accounting-coalition-moves-to-work-with-regulators-on-blockchain-innovation/
Deloitte (2016), “Break through with blockchain”, available at: www2.deloitte.com/us/en/pages/financial-services/articles/blockchain-series-deloitte-center-for-financial-services.html (accessed 28 November 2017).
Directive EU 2019/633 (2019), “Directive EU 2019/633 of the European Parliament and of the council of 17 April 2019 on unfair traiding practices in business-to-business relationships in the agriculture and food supply chain”, available at: https://eur-lex.europa.eu/legal-content/EN/TXT/PDF/?uri=CELEX:32019L0633&from=EN
Ducas, E. and Wilner, A. (2017), “The security and financial implications of blockchain technologies: regulating emerging technologies in Canada”, International Journal: Canada's Journal of Global Policy Analysis, Vol. 72 No. 4, pp. 538-562.
Fanning, K. and Centers, D.P. (2016), “Blockchain and its coming impact on financial services”, Journal of Corporate Accounting and Finance, Vol. 27 No. 5, pp. 53-57, doi: 10.1002/jcaf.22179.
Gray, R., Kouhy, R. and Lavers, S. (1995), “Corporate social and environmental reporting: a review of the literature and”, Accounting, Auditing and Accountability Journal, Vol. 8 No. 2, pp. 47-77.
Grigg, I. (2005), “Triple entry accounting”, Systemics, available at: http://iang.org/papers/triple_entry.html
Jayachandran, P. (2017), “The difference between public and private blockchain”, available at: www.ibm.com/blogs/blockchain/2017/05/the-difference-between-public-and-private-blockchain/
Kiviat, T.I. (2015), “Beyond bitcoin: issues in regulating blockchain transactions”, Duke Law Journal, Vol. 65, pp. 569-608.
Kokina, J., Mancha, R. and Pachamanova, D. (2017), “Blockchain: emergent industry adoption and implications for accounting”, Journal of Emerging Technologies in Accounting, Vol. 14 No. 2, pp. 91-100.
KPMG (2017), “Digital ledger services at KPMG: seize the potential of blockchain today”, available at: https://home.kpmg.com/xx/en/home/insights/2017/02/digital-ledger-services-at-kpmg-fs.html (accessed 3 March 2017).
Kraft, D. (2016), “Difficulty control for blockchain-based consensus systems”, Peer-to-Peer Networking and Applications, Vol. 9 No. 2, pp. 397-413.
Kshetri, N. (2017), “Will blockchain emerge as a tool to break the poverty chain in the global South?”, Third World Quarterly, Vol. 3 No. 8, pp. 1710-1732.
Mainelli, M. and Smith, M. (2015), “Sharing ledgers for sharing economies: an exploration of mutual distributed ledgers (aka blockchain technology)”, The Journal of Financial Perspectives, Vol. 3 No. 3, pp. 38-69.
Minichiello, N. (2015), “Deloitte launches Rubix, a one stop blockchain software platform”, available at: https://bravenewcoin.com/news/deloitte-launches-rubix-a-one-stop-blockchain-software-platform/ (accessed 3 March 2018).
Nakamoto, S. (2008), “Bitcoin: a peer-to-peer electronic cash system”, available at: https://bitcoin.org/bitcoin.pdf (accessed 28 November 2017).
Nofer, M., Gomber, P., Hinz, O. and Schiereck, D. (2017), “Blockchain”, Business and Information Systems Engineering, Vol. 59 No. 3, pp. 183-187.
North, D.C. (1991), “Institutions”, Journal of Economic Perspectives, Vol. 5 No. 1, pp. 97-112.
Nyumbayire, C. (2017), “Blockchain technology innovations part 1”, available at: www.interlogica.it/en/insight/blockchain-technology-innovations-part-i/ (accessed 10 December 2017).
O’Leary, D.E. (2017), “Configuring blockchain architectures for transaction information in blockchain consortiums: the case of accounting and supply chain systems”, Intelligent Systems in Accounting, Finance and Management, Vol. 24, pp. 138-147.
Ølnes, S. (2017), “Blockchain in government: benefits and implications of distributed ledger technology for information sharing”, Government Information Quarterly, Vol. 34 No. 3, pp. 355-364.
Palfreyman, J. (2015), “Blockchain for government?”, available at: www.ibm.com/blogs/insights-on-business/government/blockchain-for-government/(accessed 28 November 2017).
Peters, G.W. and Panay, E. (2016), “Understanding modern banking ledgers through blockchain technologies. Future of transaction processing and smart contracts on the internet of money”, in Banking beyond Banks and Money, Springer International Publishing, New York, NY, pp. 239-278.
Prisco, G. (2017), “Big four accounting firm EY launches ops chain platform, opens blockchain lab in NYC”, available at: https://cryptoinsider.com/big-four-accounting-firm-ey-launches-ops-chain-platform-opens-blockchain-lab-nyc/
PWC (2017), “Blockchain – an opportunity for energy producers and consumers?”, available at: www.pwc.com/gx/en/industries/assets/pwc-blockchain-opportunity-for-energy-producers-and-consumers.pdf (accessed 3 March, 2018).
Rozario, A.M. and Vasarhelyi, M.A. (2018), “Auditing with smart contracts”, The International Journal of Digital Accounting Research, Vol. 18, pp. 1-27, doi: 10.4192/1577-8517-v18_1.
Smith, S. (2018), “Digitization and financial reporting, how technology innovation may drive the shift toward continuous accounting”, Accounting and Finance Research, Vol. 7 No. 3, pp. 240-250.
Swan, M. (2015), Blockchain: Blueprint for a New Economy, O'Reilly Media, Sebastopol, CA.
Szabo, N. (1994), “Smart contracts”, available at: www.fon.hum.uva.nl/rob/Courses/InformationInSpeech/CDROM/Literature/LOTwinterschool2006/szabo.best.vwh.net/smart.contracts.html (accessed 23 July 2019).
Tapscott, D. and Tapscott, A. (2016), “The impact of blockchain goes beyond financial services. Harvard business review”, available at: https://hbr.org/2016/05/the-impact-of-the-blockchaingoes-beyond-financial-services (accessed 28 November 2018).
Underwood, S. (2016), “Blockchain beyond bitcoin”, Communications of the ACM, Vol. 59 No. 11, pp. 15-17.
Walport, M. (2015), “Distributed ledger technology: beyond blockchain, UK government office for science”, available at: www.gov.uk/government/news/distributed-ledgertechnology-beyond-block-chain (accessed 29 November 2017).
Wang, Y. and Kogan, A. (2018), “Designing confidentiality-preserving blockchain-based transaction processing systems”, International Journal of Accounting Information Systems (in Press), Vol. 30.
Warburg, B. (2016), “How the blockchain will radically transform the economy”, TEDSummitTED Talk, available at: www.ted.com/talks/bettina_warburg_how_the_blockchain_will_radically_transform_the_economy?language=en (accessed 28 November 2017).
Yermack, D. (2017), “Corporate governance and blockchains”, Review of Finance, Vol. 21 No. 1, pp. 7-31, doi: 10.1093/rof/rfw074.
Zyskind, G. and Nathan, O. (2015), “Decentralizing privacy: using blockchain to protect personal data”, IEEE Security and Privacy Workshops (SPW2015), pp. 180-184
محقق و گرداورنده: حامد نقویان
